وقتی در جامعه ای فساد تئوریزه و نهادینه می شود ، مردم انتظار ندارند که مسئولی سالم به روی کار بیاید و مردم خواهان مسئولی هستند که نه سالم بلکه فقط کمتر فساد کند.
وقتی در جامعه فساد تئوریزه شود کسی که سفارشی افشای فساد می کند قهرمان مبارزه با فساد در جامعه می شود و فردایش کاندیدا و فردایش یک سخنرانی و فردایش مردم همیشه در صحنه و فردایش روی یکی از صندلی های مجلس.
آری قهرمان سازی به همین راحتی امکان پذیر است ، مردم نا اهل نمی دانند که افشای فساد باید داوطلبانه باشد نه سفارشانه.
وقتی در جامعه ای فساد تئوریزه شود ، حکومت ها صرفا سخنگو هستند و این مردم هستند که باید پاسخگو باشند و از دهان این حکومت ها فعل هایی جزنکنید،نگویید،نکشید، نروید،نزنید و فعل هایی به غیر این ها نمی شنوید و فعل هایی از جمله نکنیم ، نگوییم،نکشیم،نرویم،نزنیم در دهان آن ها نمی چرخد و انگار مقصودشان به هرکس هست غیر از خودشان، آری در این جامعه مردم باید پاسخ بدهند و نباید انقدر گستاخ باشند که سوال هم بپرسند. در این جامعه مردم باید پاسخگو باشند که چرا پوشش اسلامی ندارند؟ ولی نمی توانند سوال کنند که مگر بانک های شما اسلامی هست، مگر اقتصاد شما اسلامی هست، مگر حرف و عملکر شما اسلامی هست که حالا پوشش من هم اسلامی باشد؟
وقتی در جامعه فساد تئوریزه می شود مردم نسبت به فساد بی حس می شوند و این می شود که حساسیت مردم  به یک در ده سال پیش نسبت به امروز از بین می رود و مردم دیگر نسبت به فساد واکنش خاصی نشان نمی دهند و در واقع به آن عادت کرده اند و انگار قانع شدند که باید هر ساله جدیدی بازداشت شود و این امر عملی طبیعی هست و جای تعجب ندارد که .
وقتی فساد در جامعه تئوریزه می شود دیگر نمی شود به تیتر سایت و رومه ای اعتماد کرد، دیگر نباید از خبرنگاران خبر شنید و دیگر نباید به صدا گوش کرد و دیگر نباید به سیما نگاه کرد.
چون آن ها صدای مردم و جامعه نیستند، آنان روابط عمومی هر یک از سازمان ها و نهاد های حکومتی هستند.
و دیگر اعتماد ها معتمد نیستند و دیگر اطلاعات ها مطمئن نیستند و دیگر شرق ها شرقی نیستند و دیگر ابتکار ها مبتکر نیستند و دیگر کیهان ها مکمل نیستند و دیگر همشهری ها  شهری نیستند و خلاصه دیگر رسانه ها معتبر نیستند.
وقتی در حکومتی یک بنیاد مستضعفین وجود دارد و صد ها بنیاد مستکبرین و سرمایه دار ، دیگر مستضعف ها به حاشیه ها رانده می شوند و تیتر و بولتون و مصاحبه های رسانه ها می شود مال قشر سرمایه دار  و صفحه اول رومه ها تعلق می گیرد به پولدار ها و جناح های ی کثیف و دو خط آخر صفحه وقایع رومه ها تعلق می گیرد به قشر مستضعف و آن هم له شدن یک کاگر زیر دستگاه برش بری کارخانه ای است یا خودکشی یک پدر بی پول برای راحتی از ذلت های خانواده است یا داستان کولبری است که در سرمای زمستان یخ زده و مرده.
بله پول چیز کثیفی است ، در هر جا رخنه کند دیگر آن مکان مثل قبل نمی شود.
در جامعه ای مثل جامعه ی یزید که فساد تئوریزه شده و بیت المال را بین خود و دوستانش تقسیم می کند و حق مردم را می خورد باید حسین هایی پیدا شوند که نه تنها خود را بلکه تمام خانواده خود را در این راه فدا کند تا ثابت کند من نه برای قدرت بلکه برای از بین بردن این جامعه آمدم.
هر وقت جامعه به این حد رسید که مسئولانی یزید صفت بر راس کار باشند باید حسین هایی بی آیند ، دوباره حماسه ای به این عظیمی به راه بی اندازند تا جامعه احیا شود.
آری جامعه فقط با خون امثال حسین هایی احیا می گردد، آری هر وقت بخور بخور مسئولی به بی نهایت خود برسد باید خون حسینی ریخته شود ، آری وقتی در جامعه فساد عادت شود باید خون حسینی ریخته شود آری هر وقت در جامعه یک نفر از گشنگی و دیگری از پر خوری بمیرد باید خون حسینی ریخته شود.
آری باید خون حسینی ریخته شود
شهید بهشتی می گفت: هر جا دیدید می گویند در اینجا دین و اسلام هست و عدالت اجتماعی نیست ، بدانید دین اسلامش قلابی است . و شهید خوب فهمیده بود که همین دین نما های قلابی باعث شدند که فساد در جامعه تئوریزه شود.
وقتی امام خمینی می فرماید: خطری برای ت بالاتر از توجه به رفاه و حرکت برای پول اندوزی نیست.
منظور دارد و وقتی امام علی می فرماید:من نال استطال، هرکس به پول و ثروتی و سرمایه ای و قدرتی برسد طغیان و ی و مال مردم خوری و اختلاس می کند. منظوری دارد.
و بی توجهی به همین منظور ها باعث شده است که جوانان این سرزمین از ت و اسلام و نماز و دین گریز باشند .
و البته دلیل دارد ، زیرا هر چه حدیث و خطبه و آیه که در کتاب دینی اشان خوانده اند ، احکام بوده و طهارت و نجاست ، هر چه در رساله هایشان خوانده اند درباره احکام و طهارت و نجاست بوده و هر چه در منبر و مسجد و حسینیه شنیده اند روضه ها ای از رنج و مشقت و سختی های امام حسین بوده و صدای گریه حضار و دیگر هیچ و بدبختانه چیزی از آرمان های او، عقاید او ، عملکرد او، پیروزی های او نشنیده و با خود گفته اند حتما اسلامی اسلامی که این ها می گویند همین است، احکام و روضه و گریه. ولی این جوانان نمی دانند و حق هم دارند که نمی دانند زیرا که مبلغان ما، مسئولین ما و بعضا ون ما تعریف درسی از اسلام نکرده اند و اگر می کردند به این اوضاع دچار نبودیم .
و اسلام طرفدار انتقاد است ، اسلام طرفدار اصلاح است و در جامعه ای که در آن فساد تئوریزه شده انتقاد نمی پذیرد ، قضاوتت می کند و سعی می کند با توهین و تهدید تو را پس بزند ولی خدا می داند که نمی توانند.
جامعه ای که منتقدان خودش را پس بزند و فرصت اصلاح را از آنان بگیرد ،مردم گرسنه و زخم خورده با زور و اغتشاش سعی می کند به اصلاح نادرست جامعه دست بزند.
چون راهی برایش باقی نمانده و این می شود که منتقدان در حصار و کارگران در بند سرمایه داران و افراطیون قدرت به دست هستند و به همه عنگ ضد اسلامی و انقلابی می زنند و توهین می کنند .
عنگ می زنند و توهین می کنند
عنگ می زنند و توهین می کنند
عنگ می زنند و توهین می کنند
ولی جامعه این طور نمی ماند؛ شمایی که به من فحش میدهی من به تو سلام می کنم.

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

بترس از آن قلمی که آغشته شود به خون به جای سَوَد
که گر یک نفر بمیرد برای دوات
 هزار نفر زنده کند برای قلم


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : جامعه ,فساد ,مردم ,تئوریزه ,اسلامی ,نیستند ,فساد تئوریزه ,حسینی ریخته ,حسین هایی ,دیگر نباید ,جامعه فساد ,باید پاسخگو باشند
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Princess استودیو معماری دکو آرتیو خانه ی کوچَکم | محلی برای تسکین اتخاب سنتر دل نوشته های من مطالب ورزشی گرافیست شو هیات جوانان حسینی یاسوج SirunSona